۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه
Mr.Lover Boy

اخه یارو چقد میتونه الاغ باشه ... بش میگم برو پیش دختره باش جدی صحبت کن ...


رفته مثل این بچه یــُبــس ها افتاده دنبال دختره بعد میگه میتونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم ؟ دختره میگه نه ! میگه خوب پس شما سکوت کنین من صحبتام ُ میکنم ( ای چیـزم تو اون لفظت بشر :| مگه فیلم هندیه اینجوری صحبت میکنی ؟ ) باور کنین من قصدم مزاحمت نیست .... من قصدم ازدواجــه ! خوب مشخصا جای دختره بودم اونجوری سرم رو نمی نداختم پایین برم ... همونجا انقد بهت میخندیدم که خودت رو از دره پرت کنی پایین :|


اخه کـ.ـون نشور ، کــ.ــون گهی ، ریقو .. تا دیروز دستت در کــ.ـونت بود ... تومونت رو نمی تونی بالا بکشی ... به درد نخور ِ کج ُ کوله .. هزار تومن تو اون جیب سوراخت هست که همچین زری زدی ؟ چی پیش خودت فکر کردی ؟ فکر کردی "زورو" یی ؟ مرتیکه ی بــنّـا .... :| اصلا تو رو چه به عشق زمینی ؟ برو مثه بابات یقه اخوندی بپوش عاشق خدا باش .... :|



ب.ج.م : من سر از کون فید و فید برنر در نمیارم .... یکی میشه بیاد کمکم کنه ؟

http://feeds2.feedburner.com/Pizuri

ب.ج.م :‌یعنی یکی نیست بهم یاد بده چجوری تو گودر و فید برنر کار کنم ؟‌ :|‌